اشاره‌ایی به نسبت ذات‌گرایی و فمینیسم

ساخت وبلاگ

زنان و مردان از نظر زیستی و خصوصیات جسمانی تفاوت دارند، زنان توانایی بارداری و زایمان و مردان حجم ماهیچه و قدرت جسمانی بیشتری دارند. اما گذشته از این تفاوت‌های طبیعی آشکار، دو جنس چه تفاوت‌های ذاتی و بنیادین دارند؟ برخی از متفکران معتقدند که جنبه‌هایی از زیست‌شناسی انسان (از هورمون‌ها تا کروموزوم‌ها و از اندازه مغز تا ژن‌ها) سبب ساز تفاوت‌های احساسی و رفتاری فطری میان زنان و مردان است، حتی تعدادی از ذات‌گرایان از تفاوت در روان و روح زن و مرد سخن می‌گویند. با این حال تحقیقات مختلف علمی توضیح نمی‌دهند که این تفاوت‌ها واقعا چقدر مهم است و چگونه و با چه مکانیسمی نیروهای زیست‌شناختی به رفتار اجتماعی پیچیده می‌انجامد؟

در مقابل تعداد بیشتری از متفکران علوم انسانی تفاوت‌های جنسیتی را به دلیل یادگیری و اجتماعی شدن جنسیتی می‌دانند. هر نوزادی که به دنیا می‌آید، جنس مشخصی دارد و در تعامل با خانواده، مدرسه و رسانه به تدریج هنجارها و توقعات اجتماعی متناسب با جنس خود را درونی می‌کند. دختران و پسران یاد می‌گیرند چه گفتار، رفتار، اهداف و آرزوهایی داشته باشند. اما جامعه‌پذیری آنها متفاوت است؛ پسران تربیت می‌شوند تا رقابت‌جو و نان‌‌آور خانواده باشند و دختران تربیت می‌شوند تا مطیع و علاقمند امور خانه‌داری و بچه‌داری باشند.

هر دو رویکرد تفاوت طبیعی و یادگیری اجتماعی می‌پذیرند که تفاوت‌های جنسیتی پایه و اساس زیست‌شناختی دارند. تفاوت این دو رویکرد در ذاتی و بنیادی دانستن این مبناست. در دیدگاه اول تفاوت ذاتی زن و مرد به تفاوت در نقش‌ها و حقوق اجتماعی منجر می‌شود و در دیدگاه دوم تفاوت زنان و مردان به دلیل برساخت اجتماعی و حاصل یادگیری و در نتیجه متغیر و پویاست. اکثریت فمینیست‌ها در گروه دوم هستند اما گروهی از فمینیست‌های رادیکال مانند گروه اول رویکرد ذات‌گرایی دارند و شیوه تفکر و اصول اخلاقی متفاوتی را به زنان نسبت می‌دهند و البته آن را والاتر و بهتر از شیوه تفکر و اصول اخلاقی مردانه ارزیابی می‌کنند.

رویکرد سومی وجود دارد که هیچ تفاوت طبیعی و ذاتی جنسیتی را به رسمیت نمی‌شناسد. فمینیست‌های پست مدرن باور دارند هویت جنسیتی پدیده‌ای نیست که طبیعت یا جامعه آن را تثبیت کرده‌ باشد. هیچ هویت جنسیتی مرکزی بر پایه تمایلات روانی، ارزش‌های فرهنگی یا جایگاه اجتماعی مشترک وجود ندارد که زنان را به دقت از مردان متمایز کند. تفاوت تجربه زیسته زنان سیاهپوست، غیراروپایی، کارگر، همجنس‌خواه و ... نشان می‌دهد که نمی‌توان متغیرهای نژاد، طبقه و تمایل جنسی را نادیده گرفت و جنسیت نوعی اجرای مدام در صحنه اجتماعی و در تعامل با دیگر انسانهاست.

از سوی دیگر تجربه تاریخی نشان می‌دهد تاکید بر تفاوت ذاتی میان گروه‌های انسانی مقدمه تبعیض سیستماتیک و ستم بر آنانی که پست‌تر فرض می‌شدند، بوده است، برده‌داری و فاشیسم اصرار داشتند که سیاه‌پوستان، زنان، یهودیان، کولی‌ها و ... با سایر انسان‌ها تفاوت ذاتی دارند و رفتار اجتماعی متفاوتی در پیش می‌گیرند، از این رو باید حقوق و نقش اجتماعی متفاوت/فرودستی را بازی کنند. با این ملاحظات، بار دیگر باید به این سوال برگردیم که چرا تفاوت بین انسان‌ها مبنای تفاوت بین حقوق و فرصت‌های آنها قرار می‌گیرد؟ و چه کسانی از آن سود می‌برند؟

تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 81 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 21:49