مجادله برابری یا عدالت جنسیتی

ساخت وبلاگ

در جوامع کشاورزی سنتی، صفات غیراکتسابی چون اصل و نسب، طبقه، جنسیت، قومیت، دین و معلولیت معیار قشربندی اجتماعی بودند. با شکل‌گیری مدرنیته، خواست آزادی با مفاهیم برابری و عدالت گره خورد و مباحث نظری بسیاری برانگیخت. یکی از مجادله‌انگیزترین مباحث، برابری جنسیتی است. سنت‌گرایان استدلال می‌کنند که « زنان و مردان تفاوت طبیعی و ذ‌اتی دارند. زنان و مردان به دلیل تفاوت ذ‌اتی نقش‌های اجتماعی و مسئولیت متفاوتی برعهده دارند (مرد نان‌آور/زن خانه‌دار) و از این رو باید حقوق متفاوتی داشته باشند.»

استدلال طرفداران نابرابری جنسیتی، مبتنی بر مبنای فلسفی ‌ذات‌گرایی است و چند اشکال عمده دارد. اول، در علم مدرن مفاهیمی چون ذات و فطرت به رسمیت شناخته نمی‌شود و درباره شدت تفاوت طبیعی کارکرد مغز، شخصیت، روان و عواطف زنان و مردان و میزان فرهنگی و برساختی بودن این تفاوت مجادله بسیاری وجود دارد که از نظر علمی تایید نشده است. دوم، تفاوت بین حقوق انسانها بر اساس صفات غیراکتسابی یعنی خصوصیاتی که با آن به دنیا آمده‌اند و نقشی در انتخاب آن نداشته‌اند، غیراخلاقی است.

سوم، تفاوت حقوقی و سلب حق انتخاب و اختیار گروهی از انسان‌ها در طول تاریخ مبنای ستم اجتماعی چون کاست، برده‌داری و نژادپرستی بوده است و مانع رشد فردی و اجتماعی است. خلاصه کردن ارزش انسانی زنان به نقش‌های محدودی چون مادری و خانه‌داری، موجب محروم کردن جامعه از استعدادها و توانایی آنها در عرصه عمومی است. چهارم، نابرابری حقوقی به نابرابری در قدرت و منزلت می‌انجامد و روابط اجتماعی را مختل می‌کند. مسائل اجتماعی چون کودک‌همسری، خشونت خانگی و قتل‌های ناموسی در تحلیل نهایی به دلیل نابرابری جنسیتی و فرودستی زنان رخ می‌دهند. پنجم اینکه ستم بر اساس ذات‌گرایی حدی ندارد از نابرابری بین غیرمسلمان/مسلمان، زن/مرد تا برده/آزاد و حتی معلول/سالم دامنه خواهد یافت.

شکی نیست که زنان و مردان تفاوت طبیعی محسوسی دارند اما اشکال این‌جاست که این تفاوت بین زن و مرد ارزش‌گذاری و مردان برتر دانسته می‌شوند و در گام بعدی زنان فرودست تحت انقیاد و سلطه مردان قرار می‌گیرند. چرا تفاوت باید به برتری و بعد سلطه بیانجامد؟ همکاری و شراکت برابر چه اشکالی دارد؟ ذات‌گرایی که در دیدگاه فقهی است حاصل سنت و عرف دهقانی است نه دین. نابرابری جنسیتی ذات‌گرا به عنوان عدالت جنسیتی و به عنوان خواست الهی و آموزه دینی معرفی می‌شود، استدلالی که برده‌داران و ثروتمندان نیز برای توجیه جایگاه برتر خود استفاده می‌کردند.

مهم نیست این رویکرد خود را چه می‌نامد، در زمینه حقوق انسان‌‌ها تنها دو رویکرد صفر و یکی وجود دارد. یا طرفدار برابری و حقوق بشر هستید و باور دارید همه انسانها فارغ از هر معیاری باید حق کامل انتخاب سرنوشت خود را داشته باشند یا ذات‌گرا هستید و معتقدید گروهی از انسان‌‌ها به هر دلیل، حقوق کامل انسانی ندارند و برای صلاح خود و جامعه باید تحت کنترل گروه دیگری باشند. برخلاف ادعاها، رویکرد حقوق بشری و برابرخواهی، صرفا غربی نیست، فاشیست‌ها، محافظه‌کاران، نئولیبرال‌ها و اقلیتی از فمینیست رادیکال به ذات‌گرایی و نابرابری معتقدند و چپ‌ها با هر نوع ذات‌گرایی مخالفند. بنگرید با چه کسانی در یک جبهه قرار می‌گیرید و این ستم تا کجا پیش می‌رود.

تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 97 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 10:35