«نظم جنسیتی، سیاست اجتماعی و مادری در ایران»

ساخت وبلاگ

در مقاله «نظم جنسیتی، سیاست اجتماعی و مادری در ایران» کوشیده‌ام نشان دهم هرچند مادرشدن اتفاقی زیستی است چگونگی مادری کردن و مادرانگی را فرهنگ جامعه و نظم جنسیتی غالب بر جامعه تعیین می‌کند و مروری بر تاریخ صد سال اخیر نشان می دهد، ایران مانند سایر کشورهای منطقه، تغییرات اجتماعی بسیاری را تجربه کرد و سنخ «خانواده پدرسالار گسترده» در جامعه ماقبل صنعتی عصر قاجار به سنخ «خانواده هسته ای پرجمعیت» در جامعه در حال گذار عصر پهلوی سرانجام به «خانواده هسته‌ای کم جمعیت» شهری در حال حاضر تغییر یافت. با تغییر سنخ خانواده (ساختار، کارکرد و پیوندهای بیرونی) نقش های خانوادگی زنان خصوصا مفهوم و نحوه ایفای نقش مادری نیز تغییر یافت.

در عصر قاجار و ابتدای قرن بیستم در ایران نظم جنسیتی پدرسالاری سنتی وجود داشت که تفاوت‌های میان زنان و مردان را طبیعی در نظر می‌گرفت. در «خانواده پدرسالار گسترده»، مردان مسئول تأمین معاش خانواده و زنان وابسته به مردان و تحت قیمومیت آنها بودند. در فقدان شیوه های مطمئن پیشگیری از بارداری، مادر شدن پیامد غیرقابل اجتناب ازدواج بود. مراقبت مادرانه بیشتر به نیازهای زیستی کودک در چند سال اول زندگی او محدود می شد و با توجه به تعداد زیاد بارداری و فرزندان خردسال یک زن، بیش از این مقدور نبود. در ایران عصر قاجار مانند همه جوامع سنتی، نرخ زاد و ولد و مرگ و میر هر دو بالا بود. هر زن در طول زندگیش به طور میانگین ده فرزند می زایید اما بیش از نیمی از کودکان قبل از رسیدن به بزرگسالی به دلایل مختلف (بیماری، قحطی و حادثه) تلف می شدند. مشکلات جسمانی حاصل از سالها بارداری و شیردهی زنان را به سرعت فرتوت می کرد و تجربه چند باره مرگ فرزند آنها را ناچار می ساخت به خرافات متوسل شوند تا سرنوشت شوم را بتارانند.

در عصر پهلوی، با شکل گیری پدرسالاری مدرن، تغییر صورتبندی اجتماعی و رشد شهرنشینی باعث شکل گیری «خانواده هسته‌ای پرجمعیت» شد که شامل دو بزرگسال و به طور میانگین هشت فرزند است، در شهر سکونت دارد. خانواده هسته‌ای پرجمعیت برخلاف خانواده گسترده، با جماعت محلی (روستا و ایل) احاطه نشده است ولی همچنان با نظام خویشاوندی پیوند دارد. فاصله سنی اندک بین فرزندان و محبت و رقابت بین آنها مادر را با چالش مراقبت و مدیریت روابط بین فرزندان بزرگتر و کوچکتر روبرو می‌کند. وظایف مراقبتی مادر سنگین‌تر نیز شده زیرا از مادران انتظار می‌رود به بهداشت، واکسیناسیون و تغذیه کودک توجه کنند. اکثریت مادران به دلیل بی‌سوادی و کم‌سوادی نمی‌توانند بر نحوه انجام تکالیف فرزندان نظارت کنند.

در دهه نود شمسی سنخ «خانواده هسته‌ای کم جمعیت» (دو فرزند و کمتر) تفوق یابد و متداول‌ترین شکل خانواده شود. در این خانواده تفاهم و علاقه میان زوجین اهمیت اساسی یافته و مفهوم ازدواج و انتظارات از زندگی مشترک و دلیل فرزندآوری متفاوت از تجربه نسل پیشین است. در خانواده هسته ای کم جمعیت، مادری به معنای مراقبت و برآوردن نیازهای زیستی کودک در چند سال اول زندگی نیست بلکه مادری به معنای پرورش استعدادهای کودک و پرورش او به صورت فردی خلاق و مستقل است. والدین بیش از گذشته به نیازهای کودک توجه می کنند و خواسته ها و انتخابهای او را در نظر می‌گیرند. البته در این میان پزشکان، روانشناسان، مشاوران، معلمان، مدیران مدارس و ... در نحوه تربیت کودک دخالت می کنند و از والدین انتظار دارند برای تغییر رفتار کودکان کمتر به تنبیه بدنی متوسل می شوند و بیشتر تشویق، راهنمایی و مشاوره را به کار می گیرند. از سوی دیگر سال های حضور فرزند در خانواده طولانی شده است و ایفای نقش مادری توسط زن و هزینه کردن زمان و اوقات فراغت برای ایجاد شرایط مطلوب فرزندان تا زمان سکونت فرزند در خانه ادامه می یابد.

منبع: کتاب مجموعه مقالات «نیمه پنهان مادری»، گردآوری و ویراستاری علمی، شهلا اعزازی، نشر آگاه،زمستان ۱۳۹۹

تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:31